قائم مقام و سرپرست معاونت دانشجویی و جوانان سازمان جوانان جمعیت هلال احمر گفت: نسل جوان انقلابی و مؤمن و متعهد پایه اصلی تمدن اسلامی است که حضور و مسئولیت پذیری نسل جوان در تمام عرصه های انقلابی، محرز و مبرهن است. پیشرفت کشور در عرصه های مختلف و خودکفائی در قبال ظرفیت داخلی جوانان ایرانی است.بلند همتی و خودسازی و تلاش برای تهذیب نفس در مجموعه فعال و متحرک با استفاده از ظرفیت بالای جوانان و تعامل با دانشگاهها و حوزههای علمیه میسر میشود.
به گزارش روابط عمومی سازمان جوانان هلال احمر؛ سید علی منیری با بیان این که، گره گشا بودن جوانان در حل مشکلات، لزوم مهارت محوری و کار عملی برای جوان و امید و نشاط جوانان است گفت: دشمن ستیزی و تقویت نظریه مقاومت در جوانان تقویت هویت ملی را دربرخواهد داشت.
منیری بیان کرد: محوریت جوان در حرکت عمومی و اتکا به ظرفیت موجود و رفع موانع برای نخبگان درعرصه علم و پژوهش، عزت ملی و ارتقای علمی را در پی دارد.
وی پیروزی جوانان در تمام عرصه ها، با مرزبندی با دشمن عدالت و مبارزه با فساد با علم و پژوهش اقتصاد با عزت ملی و پیگیری سیاستهای اقتصاد مقاومتی وتلاش برای تهذیب نفس از آفات صورت میپذیرد و ناکامی آمریکا در تأثیرگذاری برروحیه مقاومت واستقلال طلبی جوانان که هدف توطئه دشمن است،استوار می باشد.
- نقاط قوت و ضعف و تهدیدها و فرصت های حرکت 40 سال اخیر انقلاب اسلامی؟
نقاط قوت:
1) غلبهی بر چالش ها؛ از روز اول قدرتهای مجهز جهانی، مسلطین جهانی با ما کار داشتند؛ بنای بر اذیت گذاشتند، بنای بر مانعتراشی گذاشتند: علیه ما جنگ تحمیل کردند، صدام را به جان ما انداختند، هشت سال ما را گرفتار کردند، تروریست آوردند، تحریم کردند. ما تا امروز بر همهی این چالشها غلبه پیدا کردهایم؛ یعنی هیچکدام از این چالشها نتوانسته است ملت ما و انقلاب ما را پشیمان کند، به زانو دربیاورد؛ ما بحمداللّه راهمان را با قامت استوار ادامه دادهایم. این مهمترین نقطهی قوّت ماست.
2) گسترش خدمات به ملت است، این خدمات نه با گذشتهی نزدیک قبل از انقلاب، بلکه با گذشتههای دوردست هم قابل مقایسه نیست. خدمات عظیمی که در سراسر کشور گسترش پیدا کرده است، هم کیفیتهای این خدمات بالاست، خدمات درجهی اول است – مادی و معنوی – هم کمیت و گسترش آنها زیاد است. این یک نقطهی قوّت مهمی است.
3) نقطهی قوّت دیگر، پیشرفت علمی است. علم، پایهی پیشرفت همهجانبهی یک کشور است.پیشرفتهای علمی ما در این مدت سی و چند سال، پیشرفتهای حیرتآوری است. فناوری هستهای، علوم هوافضا، علوم پزشکی و… خوشبختانه امروز کشور ما حائز رشتههای بسیار مهم و دستنیافتنی پزشکی است و کارهای بزرگ پزشکی در این کشور انجام میگیرد – زیستفناوری هست، نانوفناوری که از علوم جدید و دانشهای نوی دنیاست، هست؛ سلولهای بنیادی که یکی از بزرگترین کارها در عرصهی علم است. شبیهسازی، ساخت ابررایانهها، فناوری انرژیهای نو، رادیوداروهای مهم و داروهای ضد سرطان هست و…
4) پیشرفتهای کشور در ایجاد زیرساختهای فنی و مهندسی و صنعتی است. کارهای عظیمی که در زمینهی ارتباطات، راهها، ارتباطات مخابراتی و زیرساختهای گوناگون فنی و مهندسی و صنعتی و امثال اینها انجام گرفته است.
5) انتقال ارزشهای انقلاب به نسل دوم و سوم بود. جوانها این ارزشها را دریافت کردهاند. شهید مصطفی احمدی روشن، شهید رضائینژاد، با شجاعت، با شهامت، تحصیلات میکنند، مقامات عالی را طی میکنند؛ میدانند و میفهمند هم که مورد تهدیدند، اما میروند.
6) ارتقاء جهشوار در اثرگذاری در مسائل عمدهی منطقه و مسائل جهان است. امروز نظام جمهوری اسلامی، یک کشور اثرگذار است؛ «آری» و «نه» او در مسائل منطقه، حتّی در مسائل جهانی اثر میگذارد؛ این برای کشور خیلی مهم است.
7) بنیهی قوی و ساخت محکم کشور و نظام در مواجههی با دشمنی هاست. ما در مقابل دشمنیها مضطرب نمیشویم، نگران نمیشویم، دغدغه پیدا نمیکنیم. بنیهی نظام و بنیهی کشور، بنیهی مستحکمی است.
8) ارتقاء کمّی و کیفی مراکز علمی ماست؛ یعنی دانشگاهها و حوزههای علمیه از لحاظ کمّی و کیفی ارتقاء پیدا کرده است،
نقاط ضعف:
1) گرایش به دنیاطلبی بود که گریبان بعضی از ماها را گرفت. بعضی از ما مسئولین دچار دنیاطلبی شدیم، دچار مادیگرائی شدیم؛ برای ما ثروت، تجمل، آرایش، تشریفات و اشرافیگری یواش یواش از قبح افتاد. وقتی ما اینجور شدیم، این سرریز میشود به مردم. میل به اشرافیگری، میل به تجمل، میل به جمع ثروت و استفادهی از ثروت به شکل نامشروع و نامطلوب، به طور طبیعی در خیلی از انسانها هست. وقتی ما خودمان را رها کردیم، ول کردیم، دچار شدیم، این سرریز میشود به مردم؛ در مردم هم این مسئله پیدا میشود.
2) دچار اسراف و مصرفزدگی هستیم. مصرفزدگی را باید کم کنیم، حرص به متاع و کالای دنیا را باید کم کنیم.
3) به موازات علم، به موازات پیشرفتهای علمی، پیشرفت اخلاقی و تزکیهی اخلاقی و نفسی پیدا نکردهایم؛ این عقبماندگی است. در علم پیشرفت کردیم، در سیاست پیشرفت کردیم؛ باید در معنویت و در تزکیهی نفس هم پیشرفت میکردیم.
4) در عدالت اجتماعی هنوز به نقطهی مورد نظر اسلام که آرزوی خود ما بوده است نرسیدهایم.
5) بودجهی تحقیقات هم حقیقتاً یکی از آن نقاط ضعف ماست.
6) میل به رفتارهای قبیلهای در میدان سیاست، در میدان اقتصاد، از دیگر نقاط ضعف ماست. رفتار قبیلهای معنایش این است که تخطئه یا تأییدی که نسبت به کار کسی میکنم، ناشی نباشد از ماهیت عمل او؛ ناشی باشد از نحوهی ارتباط او با من
7) هم در زمینههای اقتصادی، هم در زمینههای فرهنگی ضعف وجود دارد.
تهدیدها و فرصت ها:
1) در عرصههای فرهنگی ما با تهاجم گستردهای از سوی غرب مواجه هستیم. غرب که در زمینههای نظامی و اقتصادی در مقابل ملت ایران به بن بست خورده است اکنون با تشدید حملات خود برای تغییر سبک زندگی و فروپاشی نهاد خانواده و تغییر فرهنگ عمومی جامعه به فرهنگی وابسته، مصرف گرا و بی بندوبار، تسخیر فضای مجازی و رسانهای و در نتیجه کنترل افکار عمومی در جهت مورد نظر، برنامهریزی و حملات دقیقی را صورت داده است.
2) منافع و برد نفوذ منطقهای ایران با تهدیدات خارجی و انفعال و بیتفاوتی برخی دولتمردان مواجه است. این در حالی است که جمهوری اسلامی ایران توانسته است اندیشه الهی و توحیدی خود را در میان دیگر ملتهای مسلمان منطقه نشر و گسترش دهد و با شکست و به انزوا کشاندن سیاستهای استعماری و استکباری دولتهای متخاصم غربی، اقتدار و نفوذ فکری و معنوی خود را در میان مردم کشورهای منطقه به سطح بالایی برساند. در این میان، انفعال و موضعگیریهای نابجای برخی مسئولین، موجب از دست رفتن منافع و تضعیف اقتدار ایران در منطقه و دنیا میشود.
چه ظرفیت سازی جهت عملی شدن بیانیه گام دوم باید انجام داد:
نیروی انسانی مستعد و کارآمد با زیربنای عمیق و اصیل ایمانی و دینی؛ مهمترین ظرفیت امیدبخش کشور
نکتهی مهمّی که باید آیندهسازان در نظر داشته باشند، این است که در کشوری زندگی میکنند که از نظر ظرفیّتهای طبیعی و انسانی، کمنظیر است و بسیاری از این ظرفیّت ها با غفلت دستاندرکاران تاکنون بیاستفاده یا کماستفاده مانده است. همّتهای بلند و انگیزههای جوان و انقلابی، خواهند توانست آنها را فعّال و در پیشرفت مادّی و معنوی کشور به معنی واقعی جهش ایجاد کنند.
مهمترین ظرفیّت امیدبخش کشور، نیروی انسانی مستعد و کارآمد با زیربنای عمیق و اصیل ایمانی و دینی است. جمعیّت جوان زیر ۴۰ سال که بخش مهمّی از آن نتیجهی موج جمعیّتی ایجادشده در دههی ۶۰ است، فرصت ارزشمندی برای کشور است. ۳۶ میلیون نفر در سنین میانهی ۱۵ و ۴۰ سالگی، نزدیک به ۱۴ میلیون نفر دارای تحصیلات عالی، رتبهی دوّم جهان در دانشآموختگان علوم و مهندسی، انبوه جوانانی که با روحیهی انقلابی رشد کرده و آمادهی تلاش جهادی برای کشورند، و جمع چشمگیر جوانان محقّق و اندیشمندی که به آفرینشهای علمی و فرهنگی و صنعتی و غیره اشتغال دارند؛ اینها ثروت عظیمی برای کشور است که هیچ اندوختهی مادّی با آن مقایسه نمیتواند شد.