بچههای روستای مرک
پاییز با آن نسیم خنک صبحگاهی و بادی که سوز زمستانی را همراه خود دارد صورتشان را نوازش میکند. اغلب جوان هستند و پرشور. فصل برداشت زرشک و شلغم و زعفران در خراسان جنوبی از راه رسیده. لباسهای سرخ و سفید اعضای کانون روستایی مرک در مزارع و زمینهای کشاورزی به چشم میخورد. پا به پای خورشید راهی مزارع میشوند تا باری از دوش کشاورزان و باغداران بردارند. به کمک سالمندان و بیمارانی میروند که در برداشت محصول خود دچار مشکل هستند. دستمزدشان لبخند رضایت اهالیست. کارشان که در مزارع به پایان رسید سراغی از دل دردمند بیماران و نیازمندان روستا میگیرند. کمتر خانهایی پیدا میشود که در آن کسی عضو کانون روستایی هلال احمر نباشد. اعضای کانون روستایی فعالیتهای پر شاخ و برگی انجام میدهند؛ از برگزاری کارگاههای مهارتآموزی گرفته تا آموزش امداد و کمکهای اولیه و غبار روبی مزار شهدا و مساجد و جمعآوری کمکهای مردمی در حوادث مختلف و کلاس کمک آموزشی برای دانشآموزان و … . در این بین غنچههای هلال روستای مرک شهرستان بیرجند که عمدتا کودکانی در سنین بین ۵ تا ۷ سال هستند هم با فعالیتهای هلال احمر آشنا میشوند و در قالب بازی و سرگرمی، آموزشهای اولیهای میبینند.
غنچه های هلال احمر
میعادگاه اهالی کانون هلالاحمر روستای مرک خانه دبیر جوان و پرشورشان است که از سال ۸۷ به جمع هلالاحمریها پیوسته. «خدیجه مرکی» جوان ۲۶ سالهایی است که یکسالی میشود دبیر کانون شده. او میگوید :« کانون روستایی از سال ۸۷ در مرک تشکیل شد و از همان زمان بسیاری از اهالی روستا عضو آن شدند. شور و شوق جوانان روستا و غنچههای هلال مرا برای فعالیت بیشتر تشویق میکند. همیشه به انجام کارهای بشردوستانه علاقهمند بودم تا قبل از تشکیل کانون هرکسی توان کمک کردن داشت خودش انجام میداد. با تشکیل کانون روستایی هلالاحمر فعالیتها بیشتر شد و کار راحتتر. من و دیگر جوانان روستا برای انجام کارهای داوطلبانه دورهم جمع میشدیم. بعد از تشکیل کانون این جلسات با نظم بیشتری برگزار شد و مشارکت اهالی هم بیشتر از قبل.» او یکی از اعضا فعال کانون هلالاحمر روستایی کل کشور است؛ دبیری که فعالیتش محدود به کانون هلالاحمر روستا نیست و حالا پلیس افتخاری روستای مرک هم شده است. با همکاری فرمانده پاسگاه روستا کارگاههای پیشگیری از اعتیاد در مدارس ابتدایی و راهنمایی روستا برپا میکند. در مناسبتهای مختلف دانشآموزان را گرد هم میآورد و از مشارکت و همکاری آنها قدردانی میکند. « وقتی به غنچههای هلال فراخوان میدهم که جلسهی کانون داریم دو ساعت زودتر از زمان موعود به خانهام میآیند. شور و شوق و بازیهای کودکانهشان من و دیگر اعضا را مصممتر میکند. با هم نقاشی میکشیم و کاردستی درست میکنیم و در قالب همین بازیها و سرگرمیها آنها را با اصول ایمنی، از اینکه در این سنین کم با فعالیتهای داوطلبانه آشنا میشوند احساس رضایت میکنم». صدای کشیده شدن اره به روی چوبها و گردی که در هوا پخش شده با صدای بچههایی که با ذوق و شوق درباره چوبها و نقش و نگاری که بر تابلوهای معرق میزنند درهم آمیخته است. کارگاه کوچکی که چند وقتی میشود توسط دبیر جوان کانون روستا برای آنها تهیه شده است و در آن به علاقه مندان معرق آموزش میدهد تا بتواند کسب و کاری هر چند کوچک برای بچههای روستا فراهم کند. صنایع دستی بچهها را در نمایشگاههای مختلف در معرض دید عموم قرار میدهد و حتی برای فروش اینترنتی هم تلاشیهایی انجام داده است؛ هرچند هنوز نتوانسته نتیجه دلخواه خود را به دست بیاورد.
چتر حمایتی اهالی روستا
بهار از راه نرسیده، غنچههای هلال دست به کار میشوند تا به کمک اهالی روتسا بروند و نهال نو بکارند؛ نهالهایی که به دلیل فعالیت اهالی روستا در زمینه باغداری و کشاورزی، این نهالها نهالهای مثمر هستند. «هاجر مرکی» مادر جوانی که خود عضو کانون هلالاحمر است و حالا دو دختر کوچکش که ۵ ساله و دیگری ۶ ساله هستند به جمع غنچههای هلالاحمر پیوستهاند میگوید :« وقتی طرح غنچههای هلال در کانون روستا مطرح شد دخترانم را در کانون عضو کردم و حالا این دخترانم هستند که هرروز مشتاقتر از روز قبل سراغ فعالیتهای کانون را میگیرند.» همهمهی جوانان روستایی که گروه گروه از مزارع و باغات برمیگردند از دور شنیده میشود جوانانی که با اولین سوز پاییزی به کمک کشاورزانی میروند که توان برداشت محصولاتشان را ندارند. صبح با طلوع خورشید از خانههایشان به سمت مزارع میروند و با ته ماندهی نور آن به خانههایشان برمیگردند. تمام روز مشغول چیدن محصولات باغات و مزارع هستند. ناهار سیبزمینیهای زرد و تازه را درآتش انداخته و ضیافتی به راه میاندازند. هاجر مرکی میگوید:« کشاورزانی در روستا هستند که کهولت سن دارند و یا بیمار هستند و نمی توانند محصولاتشان را درو کنند. آنها را قبل از شروع چیدن محصولات شناسایی میکنیم و بعد چند روزی در مزارع و باغاتشان به درو محصولات می پردازیم. آنها برایمان دعا میکنند و دیدن برق خوشحالی در چشمان اهالی و لبخند رضایتشان برای ما خیلی ارزشمند است. هر فصل محصولات خاص خود را دارد که به کمک اعضای کانون روستایی چیده میشود. اهالی مرک در پاییز و زمستان شلغم، زرشک، زعفران و چغندر میچینند و در تابستان عناب و گندم و محصولات دیگر. کمکهای اهالی کانون هلالاحمر روستای مرک به کشاورزان و باغات ختم نمیشود. هاجر مرکی میگوید :« اخیرا یکی از دانشآموزان مدارس ابتدایی ما دچار بیماری سخت شده است و استخوان ران کودک در حال سیاه شدن است و توان حرکت ندارد. در هفته جهانی کودک با دانشآموزان و جمعی از مسئولان هلالاحمر بیرجند به عیادتش رفتیم و از او دلجویی کردیم و قرار شد برخی از هزینههای درمانش را هلالاحمر متحمل شود.»
کارآفرینی به سبک اهالی مرک
«فاطمه مرکی» یکی دیگر از اعضا فعال کانون جوانان هلال احمر میگوید:« روستای ما کوچک است واکثر اهالی یکدیگر را میشناسند. اگر کسی بیمار شود دسته جمعی به عیادت و دلجویی به خانهشان میرویم. در این بین اهالی هم با روی باز پذیرای ما هستند. آنها میدانند که برای انجام کارهای سخت خود میتوانند روی کمک اهالی کانون حساب کنند و اگر شرایط دشواری برای آنها پیش بیاید هلال احمر در کنارشان است.» از استعداد و توانایی تک تک اعضا بهره میبرند تا معیشت اهالی را ارتقا دهند. یکی عروسک میبافد و دیگری منبت کاری میکند. از کمترین امکاناتشان بیشترین بهره را میبرند. از چوبهای دورریز نقش و نگاری بر تابلوهای معرق میزنند و کارگاه کارآفرینی در این زمینه به راه انداختهاند. خستگی برایشان معنی ندارد. گلزار شهدای روستای مرک هر پنجشنبه به لطف جوانان کانون غبارروبی میشود وبه گل و گلاب آغشته. عطر و بوی خوش مسجد روستا و تمیزی آن زبانزد اهالیست کاری که به همت این جوانان پورشور انجام میشود.